آیینه هایی برای همه ایرانیان

به گزارش وبلاگ ایرانزمین، حذف دختران از روی جلد کتاب های درسی، واکنش مردم به این حذف و توجیهات سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و واکنش های مردمی به آن، اگرچه در ظاهر درباره تصویر روی جلد کتاب ریاضی است، اما در واقع نشانه بخشی از شکاف های اجتماعی است که در جامعه در جریان است. اما چرا کتاب های درسی بستر بروز این تعارض ها و شکاف ها شده است؟

آیینه هایی برای همه ایرانیان

علی اصغر سیدآبادی - حذف دختران از روی جلد کتاب های درسی، واکنش مردم به این حذف و توجیهات سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و واکنش های مردمی به آن، اگرچه در ظاهر درباره تصویر روی جلد کتاب ریاضی است، اما در واقع نشانه بخشی از شکاف های اجتماعی است که در جامعه در جریان است. اما چرا کتاب های درسی بستر بروز این تعارض ها و شکاف ها شده است؟

تالیف و انتشار کتاب های درسی در بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای پیشرفته، متمرکز و تک کتابی نیست و حق و امکان انتخاب کتاب های درسی از میان طیف های متنوعی از کتاب برای دانش آموزان و مدارس وجود دارد. این کتاب ها معمولا براساس سرفصل های مشخص شده توسط مولفان و ناشران مختلف منتشر و در معرض انتخاب آموزگاران و مدارس قرار می گیرند، یا حتی گاهی آموزگاران ترجیح می دهند به جای مراجعه به کتاب های آموزشی از کتاب های ادبی استفاده نمایند. در ایران اما شرایط به گونه ای دیگر است. وزارت آموزش و پرورش در سازمان پژوهش و برنامه ریزی درسی در تهران برای همه کشور کتاب تالیف و منتشر می نماید، یک کتاب برای هر درس در یک مقطع برای همه دانش آموزان. چنین شرایطی از شروع مبتنی بر نوعی یکسان سازی و نادیده دریافت تفاوت ها و تنوع ها پیش می رود.

از سوی دیگر، نگاه آموزش و پرورش، خانواده ها و حتی نخبگان روشنفکری به کتاب های درسی به مثابه حامل ارزش ها و ایدئولوژی هاست و اگر دعوایی بالا می گیرد، سر این است که کدام ارزش باید منتقل گردد و کدام نباید منتقل گردد.

تقریبا به طور پیش فرض همه گروه ها و نهادها پذیرفته اند که کتاب درسی چنین کاربرد و کارکردی دارد و شکی در تأثیرگذاری آن ندارند. چنین نگاهی حجم عظیمی از مطالبات را پیش روی مولفان کتاب های درسی می گذارد و هر گروه یا نهاد انتظار دارد که ارزش های مطلوبشان به کتاب های درسی راه پیدا کند.

همین نگاه، کتاب های درسی را به بستر تنش های سیاسی تبدیل می نماید و رقابت بر سر اینکه چه چهره ای با چه نگاهی ریاست سازمان مربوطه را در اختیار داشته باشد، بالا می گیرد و گاهی انتخاب ریاست این سازمان از دست وزیر آموزش و پرورش هم در می رود و فشار گروه ها و جناح های سیاسی مشخص نماینده می گردد و کسانی بر این جایگاه می نشینند که با انتخاب مردم نیز فاصله دارند.

من نمی دانم پشت پرده حذف تصویر دختران از کتاب درسی چیست، اما نتیجه روشن است؛ تلاشی آگاهانه برای حذف تصویرهایی که دختران و پسران کنار هم در فضای عمومی حضور دارند. در یک کتاب، دختران حذف شده اند که با واکنش های بسیار روبه رو شد و در کتابی دیگر پسران، اما معنای هر دو یکی است، متولیان، بودن زنان و مردان را در کنار هم در جامعه بر نمی تابند و احتمالا گمان می نمایند، این کار از دوران کودکی خراب شده است و با اصلاح منبع انتقال ارزش در دوره کودکی، یعنی کتاب درسی، آب رفته را باید به جوی بازگرداند.

در این ماجرا دو خطای عظیم اتفاق افتاده است. اول اینکه کتاب های درسی که با پول همه مردم تالیف و توزیع می شوند و همه ناگزیرند از آن استفاده نمایند، تبدیل به عرضه ارزش های گروه بسیار کوچکی از مردم شده است. جز گروه های کوچکی از بازیگران عرصه سیاست در ایران سال هاست که حضور زنان در عرصه های عمومی در ایران پذیرفته شده است و بسیاری از زنان در بخش های دولتی و غیردولتی مشغول به فعالیت هستند.

خطای مهم تر در تصور متولیان در تأثیر کتاب های درسی بر تغییر ارزش های مردم است. در هیچ دوره ای کتاب درسی یگانه منبع ساخت و پرداخت ارزش های جامعه نبوده است و اگر چنین بود اکنون باید همین گروه های اقلیت قدرتمند از جامعه رضایت داشتند.

البته که این کارها تأثیرگذار است، اما تأثیرش در فاصله دریافت از مردم و بیشتر شدن شکاف های اجتماعی است. شما فرض کنید به جای سرویس های اطلاعاتی یکی از کشورهای دشمن بودید. با چه بودجه ای می توانستید چنین هجوم حساب شده ای را سازماندهی کنید؟ با چه هزینه ای می توانستید چنین به شکاف بین بخشی از حاکمیت و مردم دامن بزنید و با چه هزینه ای می توانستید چنین تصویری از ایران در دنیا منتشر کنید؟

تا وقتی نظام تدوین و تالیف کتاب های درسی در ایران متمرکز و تک کتابی باشد، کماکان کتاب های درسی بستر چنین تنش ها و چالش هایی خواهد بود و بهتر است که آموزش و پرورش به سوی تنوع کتاب های درسی حرکت کند، تا کتاب های درسی را از تبدیل شدن به اوراق تبلیغاتی و عرصه نفوذ گروه ها نجات بدهد.

با این حال، با توجه به نگاه غالب به تأثیر کتاب درسی، بعید است که چنین تحولی در آینده ای نزدیک رخ دهد، اما آیا در شرایط کنونی هم می توان کاری از پیش برد؟

نخستین کار، مراقبت از تبدیل شدن کتاب درسی به ورقه های تبلیغاتی گروه های سیاسی و اعتقادی است که به شکاف های بیشتر اجتماعی دامن می زند. طبیعی است که وقتی کتابی قرار است، در سراسر ایران تدریس گردد، باید با نگاهی فراگیر و مشارکتی و دمکراتیک تر تدوین گردد و ارزش های همه شمول تری در آن ارائه گردد، ارزش های راستینی که اکثریت مردم ایران را نمایندگی کند و عشق و علاقه به این آب و خاک را در جان آنان بپروراند. کسی احساس نکند از این دایره حذف شده است و جایش در اینجا نیست. در کتاب های درسی باید افق های عظیم تر و چشم اندازهای بلندتری مدنظر باشد و بچه ها را برای زیستن در ایرانی دوست داشتنی و در کنار هم و برای سربلندی و آبادانی ایران آماده کند و به بیانی خلاصه تر، آیینه هایی برای همه ایرانیان باشد.

منبع: همشهری آنلاین

به "آیینه هایی برای همه ایرانیان" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "آیینه هایی برای همه ایرانیان"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید